حسابرسی در قیامت
عوامل حسابرسی آسان در قیامت
حسابگری خدا و حسابرسی خداوند به معنای آن است که هر عملی،بلافاصله اثرش پشت سرش قرار دارد چه در دنیا باشد، چه در آخرت
حسابگری خدا در قرآن
چنانکه در سوره بقره فرمود: «... وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحَاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ...»[1] «...و (از این رو) اگر آنچه را در دل دارید، آشکار سازید یا پنهان، خداوند شما را بر طبق آن، محاسبه میکند...»
علت اتفاقات کوچک
اگر خاری به دست آدمی اصابت می کند یا سنگی به پای انسان برخورد کند، روی حساب است و اساساً مسئله ای بنام شانس یعنی اتفاق که در جامعه معمولاً از آن نام برده می شود، وجود خارجی ندارد؛ یعنی همه حوادث روی حساب است نه اتفاق و شانس.
جفای برخی از مومنین
و این یکی از جفاهایی است که حتی برخی از مومنین، به حوادث عالم دارند، حوادث را به شانس و اتفاق تعبیر می کنند.
حسابرسی دقیق حتی در مراتب بالای معنوی
پس عقاب ها و ثواب های دنیا، روی حساب و کتاب است؛ حضرت یوسف علیه السلام که چند سال اضافه زندانی می شود، بخاطر لحظه ی امیدی بود که از ساقی پادشاه داشت را از او در نزد آقایش یاد کند و لذا قرآن فرمود: «اذْکُرْنِی عِنْدَ رَبِّکَ فَأَنْسَاهُ الشَّیْطَانُ ذِکْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِی السِّجْنِ بِضْعَ سِنِینَ.»[2]«مرا نزد صاحبت [= سلطان مصر] یادآوری کن!» ولی شیطان یادآوری او را نزد صاحبش از خاطر وی برد؛ و بدنبال آن، (یوسف) چند سال در زندان باقی ماند.»
کسب توفیقات و سلب توفیقات بر اساس اعمالی است که خود انسان انجام می دهد؛ گاهی به خاطر یک محفل که انسان برگزار می کند، توفیقاتی از وی سلب می گردد.
نتیجه شعر شب جمعه، سلب نماز شب
مثلاً شهید مطهری می فرماید: یک شب جمعه با استادم میرزا علی آقا شیرازی که اهل تهجد و اشک سحر بود، به محفلی رفتیم ایشان اشعار زیادی خواند؛ شب که برگشتیم سحر نتوانست بلند شود؛ موقع اذان صبح که بلند شد، گفت: این سلب توفیق بخاطر شعرهای دیشب بود.
نکته مهم درجات معرفتی
البته جلب توفیق و سلب توفیق با نوع معرفت و اعمال انسان ها فرق دارد؛ انسان هایی که کلاس معرفتی شان بالا بوده باشد؛ ریز اعمالشان زیر ذره بین است و کسانی که در کلاس معرفتی پایین تری هستند، قاعدتاً طبق معرفت و عقل و درکشان از دین مورد مواخذه یا اجر و پاداش قرار می گیرند.
معنای حسابگر بودن خدا
حسابگری خدا و حسابرسی خداوند به معنای آن است که هر عملی، بلافاصله اثرش پشت سرش قرار دارد چه در دنیا باشد، چه در آخرت؛ اما مسئله آن است که گاهی حسابرسی ها بسیار زود اتفاق می افتد و به اصطلاح حسابشان آسان است؛
سه عامل حساب آسان در نگاه پیامبر اکرم
بنابر نظر قرآن کریم کسانی که نامه اعمالشان بدست راستشان داده می شود، حسابشان آسان، گرفته می شود؛ اما چه کسانی حسابشان آسان است در کلام نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین آمده که فرمودند: «ثَلَاثٌ مَنْ کنَّ فِیهِ حَاسَبَهُ اللَّهُ حِسَاباً یسِیراً وَ أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِهِ قَالُوا وَ مَا هِی یا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ تُعْطِی مَنْ حَرَمَک وَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَک وَ تَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَک.»[3]هر کس دارای سه صفت باشد خداوند در روز قیامت هم حسابرسی او را آسان می گیرد و هم او را وارد بهشت نموده و از رحمت واسعه خود بهرمند می سازد. اصحاب گفتند: یا رسول الله این سه صفت چیست که اینگونه نتیجه عالی دارد؟! 1) به کسی که چیزی به تو نداده بخشش کنی.2) با خویشاوندانی که با تو قطع ارتباط کرده اند ارتباط برقرار کنی.3) از کسی که به شما بدی کرده است بگذری.»
اولین عامل: بخشش به محروم کننده
عطا کردن به کسی که تو را محروم کرده، یعنی پا روی نفس گذاشتن، نفسی که مدام در این گونه موارد به انسان هشدار می دهد که مبادا تو به آن کسی که محرومت کرده، عطا کنی مگر او به تو کمک کرده که تو به او کمک کنی؛ اینجاست که انسان مومن آسان گیرد و بدون کینه و عداوتی در دل بر نفس پا می گذارد و با آسان گیری به محروم کنند، عطا می کند.
دومین عامل: ارتباط با قاطع ارتباط
در مورد دوم نیز این گونه است؛ کسی که با تو قطع رابطه کرده است، چگونه است که آدمی با وی ارتباط برقرا کند؛ اینجا وی پا روی نفسش می گذارد و بدون آنکه مقابله به مثلا کند، با وی ارتباط ایجاد می کند و چون آسان می گیرد، خداوند نیز در آخرت با وی آسان می گیرد.
سومین عامل: بخشیدن ظالم
در مورد سوم نیز سخت ترین مورد است؛ بخشیدن کسی که در حق آدمی ظلم رو داشته انصافاً کار بسیار سختی است؛ چقدر انسان باید با خودش مراقبه کرده باشد و از نفس خود حساب کشیده باشد که در مقابل ظلم شخصی، عفو و گذشت کند و از گناه ظلم دیگری بگذرد.
نتیجه ی آسان گیری در دنیا
این سه دسته چون در دنیا آسان می گیرند، خداوند نیز در آخرت حسابشان آسان می گیرد. چون در روایتی از نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «أَیُّمَا عَبْدٍ أَقَالَ مُسْلِماً فِی بَیْعٍ أَقَالَهُ اللَّهُ عَثْرَتَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ.»[4] یعنی هر کسی اقاله ی مسلمانی را در بیع قبول کند خداوند نیز از لغزش های او در روز قیامت صرف نظر می کند.»
معنای اقاله در حدیث
اقاله کردن به معنای قبول کردن بدون دلیل است؛ مثلاً اگر کاسبی جنی را به مشتری بفروشد و سپس مشتری صحیح و سالم آنرا بدون عیب، یا غب یا هیچ گونه دلیل دیگری که شرعاً حقی برگشت جنس داشته باشد، برگرداند و کاسب آن را بدون دلیل پس بگیرد، اقاله گویند؛ در حدیث نیز واژه اقاله استفاده شده است؛ یعنی بدون دلیل لغزش مسلمانی را ببخش، خداوند نیز بی دلیل، لغزشش را می بخشد.
اقاله در نگاه امام سجاد و امیرالمومنین (علیهما السلام)
حال، امام سجاد علیهالسلام در دعای شانزدهم صحیفه سجادیه میفرماید: «إِذَا اسْتَقَالَ مِنْ ذُنُوبِهِ، أَوْ تَضَرَّعَ فِی طَلَبِ الْعَفْوِ عَنْ عُیُوبِهِ»؛ حضرت از خداوند می خواهد، که از خداوند از گناهانش بی دلیل بگذرد؛ این همانی است که امیر المومنین علیه السلام در دعای کمیل در مورد بلاهای سختی فرمود: «وَ کَمْ مِنْ فَادِحٍ مِنَ الْبَلاَءِ أَقَلْتَهُ» «و چه بسیار بلاهای سختی که از من دور کردی»انصافاً گاهی انسان خبر ندارد، اما در عین حال خداوند بلاهای سختی از انسان دفع می کند. امام علیه السلام در همین دعای شریف به خدا عرضه می دارند: «وَ اَقِلْنی عَثْرَتی وَاغْفِرْ زَلَّتی.» «لغزشم را نادیده انگار و گناهم را ببخش»
انسان مومن همیشه در وجود خود، بدنبال حسابرسی از خویشتن است و مراقب است که کاری نکند، که از او سلب توفیق شود.
پی نوشت:
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}